بررسی زمان فعل فارسی در بوف کور و سووشون* بر اساس نظریه زمان هارالد واینریش

Authors

فرزان سجودی

دانشگاه هنر

abstract

کاربرد نظریه زمان هارالد واینریش در دو متن داستانی فارسی بوف کور و سووشون نشان می دهد تقسیم بندی متون بر اساس زمان های فعلی به دو دسته نقل و بحث توسط واینریش در داستان فارسی نیز قابل تشخیص است. زمان های نقلی، حال و آینده بخش هایی از متن را می سازند که بیشتر جنبه بحث و گفت وگو دارند. از سوی دیگر زمان های گذشته ساده، گذشته استمراری و گذشته دور (بعید) بیشتر بخش نقلی و حکایتی متن ها را تشکیل می دهند. دیگر اینکه هر دسته حال، آینده و گذشته خاص خود را داراست. در نظام بحث، زمان نقلی نقش پس نگری، حال نقطه صفر و آینده نقش پیش نگری دارد. در نظام نقل، گذشته دور نقش پس نگری دارد و گذشته ساده و استمراری هر دو نقطه صفر هستند. در زبان فارسی زمانی که نقش پیش نگری را در این نظام داشته باشد، وجود ندارد. سرانجام اینکه در نظام نقل، دو زمان گذشته ساده و استمراری عملکردی در جهت برجسته سازی دارند. قسمت هایی که با گذشته استمراری می آیند در پس زمینه و نقاط دور صحنه قرار می گیرند؛ درحالی که مورد اصلی حکایت که با گذشته ساده می آید در جلو صحنه قرار دارد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی زمان فعل فارسی در بوف کور و سووشون* بر اساس نظریه زمان هارالد واینریش

کاربرد نظریه زمان هارالد واینریش در دو متن داستانی فارسی بوف کور و سووشون نشان می دهد تقسیم بندی متون بر اساس زمان های فعلی به دو دسته نقل و بحث توسط واینریش در داستان فارسی نیز قابل تشخیص است. زمان های نقلی، حال و آینده بخش هایی از متن را می سازند که بیشتر جنبه بحث و گفت وگو دارند. از سوی دیگر زمان های گذشته ساده، گذشته استمراری و گذشته دور (بعید) بیشتر بخش نقلی و حکایتی متن ها را تشکیل می دهن...

full text

تطبیق «بوف کور» و «ال الا» بر اساس نظریه گریماس

بررسی دو اثر در کنار هم، اغلب می‌تواند زمینه درک بیش‌تر آن‌ها را فراهم کند. به‌ویژه که از یک آبشخور باشند ولی متفاوت جلوه کنند. به نظر نویسنده دو اثر «بوف کور» (هدایت) و «ال الا»(سرانو) در عین بهره‌مندی از یک جلوه (نسبتاً) مشترک، طوری به زاویه خویش می‌روند که گویی دو مقوله جدا از هم هستند! «بوف کور» بیش‌تر شرح آنچه گذشت است، ولی «ال الا» منجر به اتفاق و اتحاد روحی و معرفتی می‌شود. با یکی انفراد ...

full text

تطبیق «بوف کور» و «ال الا» بر اساس نظریه گریماس

بررسی دو اثر در کنار هم، اغلب می‌تواند زمینه درک بیش‌تر آن‌ها را فراهم کند. به‌ویژه که از یک آبشخور باشند ولی متفاوت جلوه کنند. به نظر نویسنده دو اثر «بوف کور» (هدایت) و «ال الا»(سرانو) در عین بهره‌مندی از یک جلوه (نسبتاً) مشترک، طوری به زاویه خویش می‌روند که گویی دو مقوله جدا از هم هستند! «بوف کور» بیش‌تر شرح آنچه گذشت است، ولی «ال الا» منجر به اتفاق و اتحاد روحی و معرفتی می‌شود. با یکی انفراد ...

full text

تطبیق «بوف کور» و «ال الا» بر اساس نظریه گریماس

بررسی دو اثر در کنار هم، اغلب می تواند زمینه درک بیش تر آن ها را فراهم کند. به ویژه که از یک آبشخور باشند ولی متفاوت جلوه کنند. به نظر نویسنده دو اثر «بوف کور» (هدایت) و «ال الا»(سرانو) در عین بهره مندی از یک جلوه (نسبتاً) مشترک، طوری به زاویه خویش می روند که گویی دو مقوله جدا از هم هستند! «بوف کور» بیش تر شرح آنچه گذشت است، ولی «ال الا» منجر به اتفاق و اتحاد روحی و معرفتی می شود. با یکی انفراد ...

full text

بررسی ویژگی‌های سبکی تکرار کامل در رمان سووشون و بوف کور

تکرار پدیده­ای زبانی است که پیرامون آن بررسی­ هایی در زبان­های گوناگون و در چارچوب نظریه ­های مختلف صورت گرفته‌است. تکرار در دو نوع کامل و ناقص از سوی زبان­شناسان بررسی شده­است که از آن میان در پژوهش حاضر به ویژگی­های سبکی تکرار کامل در سووشون (سیمین دانشور) و بوف کور (صادق هدایت) می­پردازیم. پرسش این است که فرایند تکرار تا چه میزان می­تواند ملاکی برای تشخیص سبک ادبی نویسنده تلقی شود؟ برای دست­...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
نقد ادبی

جلد ۲، شماره شماره ۶، صفحات ۵۳-۷۰

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023